سلام!! یه سلام پر انرژی! از دیشب تمرین هام رو شروع کردم! تمرین مثبت گرایی...فکرای مثبت! وقتی کنار عشق جان خوابیده بودم شروع کردم به فکرای خوب و روزای عالی...
امروز صب همسری رو راهی کار کردم و صبونشو دادم و بعدشم خودم گرفتم خوابیدم تخت...تا 10:59 که مامانم اومد صدام زد...کیک و شیر خوردم و نشستم به کارای روتین...واتس اپ...وایبر و ...مامانم آب میوه گرفت برامون خوردیم و با مامان2 حرف زدم و حالمو پرسید!آخه دیروز بهش گفته بودم که دپرسم و ناراحتم از یه سری چیزا و کارای همسری...خلاصه یکم مامانم موهامو ماساژ داد با روغن و اینا و همسری هم زود اومد واسه ناهار و زودم رفت آخه کلی کار داشت امروز...الانم بهش زنگیدم هنوز سر کار بود...دارم یه سری چیزا رو مربوط به انرژی مثبت و همایش و جذب و...دنلود میکنم به پیشنهاد دوست وبلاگیم...بعدشم میخام برم حمام و به خودم برسم و بعدترشم بیام کارای ثبت نام یونی رو بکنم و بعدشم کمد لباسمو مرتب کنم...و منتظر باشم تا عشق مهربونم از سرکار برسه و بهش انرژی بدم...براش میوه و شربت آماده کنم بعدشم میره فوتبال و من احتمالا یه قراری با عمه جونم میذارم...دیشب رفتم دکتر و بهم گفت دیگه نیازی به پانسمان و چسب نیس و بهش آف بده تا همین جا کافیه!!! خیلی خوشحالم...میدونی...یه حسی ته قلبم بهم میگه من خیلی خوشبختم و روزای شادی انتظارمو میکشن...کنار عشق مهربونم و خونواده های عزیزمون...
صدای من...برچسب : نویسنده : صدای من sedayman بازدید : 136